خیلیییییییییی سرم شلوغه

واقعا به یک محل کار نیاز دارم و اجاره مغازه ها هم سر به فلک کشیده س.

احساس میکنم از خود چنور دور شدم و خیلی تو زندگی فرو رفتم

چنور وجودم گم شده.

هر روز میگم این کار رو تموم کنم و راحت شم و هر روز یه روز دیگه پشت سرش

خداروشکر که بیکار نیستم از خود تعریف نیست خانودام بهم افتخار می کنم ولی نوعی حس تحقیر که تو هیچی نیستی تو درونم همیشه هست.

خب 12 سال از کنکور گذشت و من هنوز به کنکور 86 و انتخاب رشته مزخرفم فکر میکنم.

فکر کنم واقعا باید پیش روانشناس برم.مشکلم اینه خیلی خودم رو سخت می بخشم حتی اگر ناخواسته اشتباهی انجام داده باشم.

خداجونم بهم آرامش بده.



مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها