سلام. .

با خودم صحبت کردم 

گفتم چه مرگته چرا اینهمه عصبانی هستی 

گفت منو له کردی چنور.میدونی از کی تا حالا قرار بوده روکش هامو عوض کنی نکردی .میدونی از کی تا حالا قرار بود کلاس زبان بری همش عقب انداختی

میدونی خیلی  کم بمن میرسی , کم آرایشگاه منو می بری همیشه با یه عالمه سبیل و ابرو منو تو خیابون می گردونی 

خلاصه از این غرغر های  درونیم به این نتیجه رسیدم بازم باید مهربون باشم فقط لبخند زدن جلوی آینه کاری رو از پیش نمی بره.

و اینکه توقعات من درون بیش از اون چیزی است که فکر می کردم و من,  من رو فراموش کرده.من خوبم عهد می بندم حواسم بیشتر بهت بشه 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها